سلامت و بیماری از منظر حکمت متعالیه
چیستی سلامت و بیماری و نسبت آن دو با یکدیگر اولین و ضروریترین مبحث نظری در فلسفه پزشکی است که هر بحث دیگری در این شاخه نظری مترتب بر آن بوده و به اختلاف زاویه های نظری و عملی بسیاری می انجامد. در میان فلاسفه و حکمای اسلامی صدرالمتالهین شیرازی همچون برخی دیگر از حکمای بزرگ اسلامی به این مسئله پرداخته است. او در مباحث خود، مواضع ابن سینا را شرح و از آنها در برابر ایرادات مستشکلین که سرآمد آنها فخر رازی است دفاع میکند. وی در اینباره بر ممشای حکمت رایج عصر خود رفته و سلامت را «حالت یا ملکه نفس که بواسطه آن افعال نفس بخوبی از مجاری مخصوص بخود صادر میشوند» تعریف کرده و بر نفسانی بودن سلامت و بیماری تاکید میکند. ملاصدرا صریحتر از ابن سینا رابطه آن دو را ملکه و عدم ملکه برشمرده است، هرچند در مسئله واسطه میان سلامت و بیماری موضع شفافی نگرفته است. با پژوهش در آثار ملاصدرا به این نتیجه رهنمون میشویم که گذشته از تصریحات وی، بر اساس مبانی حکمت متعالیه میتوان سلامت را «نحوه وجود نفس از آن حیث که در مرتبه بدن مادی و عنصری افعال خود را بدون مشکلی جاری میکند» تعریف کرد و با تاکید بر وجودی بودن سلامت و عدمی بودن بیماری و بتبع، مشکک بودن آنها، مرز و واسطه میان سلامت و بیماری را منتفی دانست و بدین ترتیب به تصویری متمایز از سلامت و بیماری دست یافت.
سلامت ، بیماری ، حکمت متعالیه ، ملاصدرا
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.