زن در شعر البیاتی و شاملو با تکیه بر نظریه ساخت یابی گیدنز
اصل تحول جایگاه به مثابه واقعیتی اجتماعی، برمبنای مطالعات جامعه شناختی، با نظریه ساخت یابی «آنتونی گیدنز» قابل بررسی و انطباق است. نظریه حاضر برمبنای تفکیک ناپذیری دو بعد عاملیت و ساختار، در تحقق وقایع اجتماعی پی ریزی شده است. دیگر رهیافت های جهان بینی وی هم به ترتیب، برقراری نوع خاصی از ارتباط انسانی و تحقق جامعه آرمانی را تداعی می کند. با توجه به نظریه ساخت یابی (ساختاربندی)، نقش زن در حوزه ادبیات نیز متناسب با انگیزش های کنش گر/ خالق اثر و مقتضیات زمانی - مکانی، فراز و نشیب هایی را از سر می گذراند. حضور این عنصر در شعر «عبدالوهاب البیاتی» عراقی و «احمد شاملو» ایرانی، از بسامد قابل ملاحظه ای برخوردار است. در نوشتار پیش رو، ضمن بررسی راهکارهای پیشنهادی گیدنز، برای تصویر فرایند تحول پایگاه اجتماعی زن در شعر دو شاعر، زن به مثابه تجلی عشق شخصی، در کنار نمود تعهد اجتماعی و متعارض با واقع گرایی تخیلی بررسی شده است. نتایج نشان داده است که در دو سطح نخست، همگرایی و در مرحله سوم، واگرایی دو شاعر مشهود است.
ادبیات تطبیقی ، نظریه ساخت یابی ، زن ، گیدنز ، شاملو ، بیاتی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.