بررسی دیدگاه کانت و غزالی در اثبات وجود خداوند
کانت در نقد عقل نظری خود معتقد است که کلیه براهین اثبات وجود خداوند مبنی بر برهان وجودی است یعنی برهانی که نفی آن ناممکن است. او نقدهای بسیاری بر این برهان روا می دارد، از این رو به بیان برهان در قالب برهان فطرت رو می آورد. فطرت از نگاه کانت در واقع به معنای نوعی استعداد است که فرد کسب می کند. بنابراین کانت فطرت را به عنوان راه جایگزینی برای اثبات وجود خداوند به کار می برد. غزالی نیز پس از بیان برهان حدوث، در دور دوم حیات خویش به بحث فطرت رو می آورد و فطرت را در معانی مختلفی مانند غریزه و عقل به کار می برد. او همچنین فطرت را امری نمی داند که از طریق استدلال منطقی به دست آید بلکه به باور او، باور به وجود خداوند از ابتدای خلقت در فطرت ماست. در حالی که کانت معتقد است ما باور به وجود خداوند را در طی حیات خویش کسب می کنیم نه این که از روز اول این باور در قالب تصورات در ما وجود داشته باشد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.