تحلیل نشانه معناشناختی استعلای مکان در داستان کوتاه بزرگ بانوی روح من: خوانش پدیداری روایت
مکان ها به طور مستقیم یا غیرمسقیم در شکل گیری گفتمان و تولید معنا نقش دارند. در بعضی موارد، مکان به شکل کاملا فیزیکی و عینی در گفتمان ها تجلی می یابد و درموارد دیگر، این کارکرد عینی ضعیف می شود و جای خود رابه کارکرد انتزاعی می دهد. مکان های انتزاعی ویژگی تخیلی و استعلایی دارند. چگونه گفتمان ها می توانند به محل چالش مکانی و در نتیجه، عبور از وضعیت کنشی به وضعیت استعلایی تبدیل شوند؟ گریز و گسست از فضا و مکان عینی، وجه پدیداری حضور، و دریافت حسی- ادراکی از مکان می توانند راه را برای استعلای مکانی هموار کنند. مکان دارای کارکردهای مختلف روایی، کنشی، تخیلی، استعاری، استعلایی و... است. هر چه جنبه عینی و فیزیکی مکان تقویت شود، بعد شناختی آن نیز اوج می گیردو برعکس، هر چه از وجه عینی مکان کاسته و وجه استعاری آن تقویت شود، مکان از مکان بودگی خود فاصله می گیرد و به سوی فضا شدگی سوق داده می شود. چگونه در داستان «بزرگ بانوی روح من»، اثر گلی ترقی، با نفی جنبه کنشی مکان به مکانی آرمان گرا که فرامکان است، دست می یابیم؟ بی شک، هدف اصلی از نگارش این مقاله، ضمن خوانش پدیداری این داستان، پاسخ دادن به این پرسش است که چگونه گفته پرداز با اتکا به تجربه حسی- ادراکی ناشی از هم حضوری سوژه و دنیای اطراف راه را برای فضا شدگی باغ می گشاید و آن را تا مکانی استعلایی پیش می برد و دریافتی تازه از «دیگری» و هستی به دست می دهد.
مکان ، استعلا ، پدیدارشناسی ، روایت ، گلی ترقی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.