کارکرد فنون معناشناسانه در فرآیند ترجمه
ترجمه اساسا متشکل از دو رویه است: لفظ گرا و معناگرا. در رویه لفظ گرا، حرکت به سمت تناظر یک به یک اجزای دو متن است؛ و در رویه معناگرا، تلاش می شود ترادفی میان محتوای متن ها برقرار گردد. ازآنجاکه زبان ها نه تماما متقارن هستند و نه تماما نامتقارن، هیچ یک از این رویه ها به تنهایی نمی تواند کارآمد باشد و در ترجمه های موفق، هردو رویه به کار گرفته می شود. در این مقاله ابتدا نگاهی خواهیم کرد به انواع تناظر واژگانی متون مبدا و مقصد؛ آنگاه تلاش می شود روابط مفهومی میان واژگانی تک به تک معرفی شوند و کاربرد آنها به صورت میان زبانی، یعنی در چارچوب فرایند ترجمه بررسی گردد. ما می خواهیم بدانیم برای انتخاب معادل برای واژگان متن مبدا چگونه می توان از این روابط بهره گرفت. این روابط عبارت اند از: 1- شمول معنایی، 2- جزء واژگی، 3- عضوواژگی، 4- واحدواژگی، 5- هم معنایی (ترادف)، 6- چندمعنایی، 7- هم آوا-هم نویسی، 8- تقابل معنایی و 9- تباین معنایی. قصد ما در این مقاله کشف و معرفی فرمول بندی های فراگیری است که ترجمه را تا حد زیادی دقیق تر و منطقی تر می گردانند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.