بازتاب رنگ مشک در شعر فارسی: بررسی مشک به عنوان ماده رنگزا و همراه های آن در کتابت و نگارگری در شاهنامه فردوسی
شاهنامه یکی از منابع مهم بازتاب دهنده علوم مختلف مانند معماری، پزشکی، نجوم، رنگزاها در کنار تاریخ و باورهای مردم در ایران کهن است. رنگ مشک و خاصیت رنگزایی این ماده نیز به صورت های مختلف در متون ادبی به کاررفته؛ اما در شاهنامه، این کاربرد بویژه، در زمینه کتابت و نگارگری، آشکارتر است. جالب توجه این است که با وجود اشاره به رنگ مشک در متون ادبی، امروزه آن را بیشتر به عنوان یک ماده معطر می شناسند و خاصیت رنگزایی آن به فراموشی سپرده شده و حتی در فرهنگ های فارسی نیز بدان اشاره ای نشده است. این موضوع سبب شده که نه تنها در تفسیر ابیات مرتبط با رنگ مشک، تردیدهایی در زمینه رنگزا بودن این ماده محسوس باشد؛ بلکه در واقعیت های علمی- تاریخی مربوط به علم شناخت رنگزاها (به عنوان مثال تقسیم بندی مرکب های نوشتاری کهن) نیز چنین است.در این پژوهش، ابتدا به بررسی بازتاب رنگ مشک در شعر فارسی پرداخته شده و رنگزا بودن و استفاده از آن در زمینه کتابت و نگارگری بر اساس اشاراتی که در متون ادبی و به خصوص شاهنامه و کتاب های مربوط به رنگزاهای کهن ایران آمده، به اثبات رسیده است. مشک در ابیات شاهنامه به عنوان یکی از ابزارهای کتابت و نگارگری همراه با ترکیبات و واژه هایی مانند انقاس، عنبر، گلاب، می و کاغذگونه های حریر چینی و پرند هندی آمده که در نظر نگرفتن این همراهی ها در متون ادبی باعث ایجاد نقایصی در تفسیر ابیات شده است. در این پژوهش همچنین بر اساس این همراهی ها، ارتباط زیرکانه آنها با رنگ مشک بازنمود شده است. نتیجه این پژوهش از یک سو، پیشینه تاریخی این ماده رنگزا را در زمینه کتابت و نگارگری، مشخص تر و از سوی دیگر مطالبی را مطرح خواهد کرد که با دانستن آن ها، درک معانی ابیات مرتبط با رنگ مشک و همراه های آن واضح تر می شود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.