بررسی «اصل جهت کافی» در فلسفه لایبنیتس و مقایسه آن با «قاعده ضرورت سابق» در فلسفه اسلامی
این مقاله در پی تبیین «اصل جهت کافی» در فلسفه لایب نیتس و مقایسه آن با «قاعده ضرورت سابق» در فلسفه اسلامی است. اصل «جهت کافی» یکی از آموزه های مهم در فلسفه لایب نیتس [1] است که به همراه اصل «تناقض»، اصول متافیزیک وی را تشکیل می دهند. عبارات لایب نیتس در این مورد ناهماهنگ می باشد و همین نکته باعث ظهور تفاسیر متفاوتی از دیدگاه او شده است. لایب نیتس از طرفی همه قضایای صادق را تحلیلی و در نتیجه، ضروری می داند و از طرف دیگر، با طرح مفاهیمی مثل ضرورت مشروط و ضرورت اخلاقی و همچنین تقسیم قضایای صادق به حقایق عقل و حقایق واقع، از موضع ضرورت گرایانه خویش عقب نشینی می کند. در فلسفه اسلامی نیز ما با قاعده ای به نام قاعده «ضرورت سابق» مواجه هستیم که قرابت زیادی با نظریه لایب نیتس در اصل جهت کافی دارد و خواهیم گفت که اصل جهت کافی لایب نیتس، اعم از قاعده ضرورت سابق است. هدف ما مطالعه تطبیقی بین فلسفه اسلامی و فلسفه جدید غرب می باشد. روش ما در این کار، روش کتابخانه ای و با استفاده از منابع چاپی و اینترنتی و نرم افزارهایی مثل «کتابخانه حکمت اسلامی» است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.