بررسی تطبیقی شمول معنایی در اشعار سهراب سپهری و نیما یوشیج
شمول معنایی یکی از مهم ترین روابط مفهومی در هر نظام زبانی است و زمانی مطرح است که یک مفهوم چند مفهوم دیگر را شامل می شود . پژوهش حاضر ، به بررس ی تطبیق ی این رابطه واژگانی در اشعار سهراب سپهری و نیما یوشیج پرداخته است . روش گردآوری داده های مقاله به صورت کتابخانه ای است و پژوهش به شیوه ی توصیفی - تحلیلی انجام شده است . حجم نمونه شامل صد بیت شعر از هشت کتاب سهراب سپهری و صد بیت شعر از مجموعه اشعار ن یما یوشیج است که اشعار واژه های مربوط به شمول معنایی از آنها استخراج و سپس به مقایسه و تجزیه و تحلیل آنها پرداخته شده است . نتایج پژوهش نشان میدهد که رابطه شمول معنایی در اشعار هر دو شاعر کاربرد قابل ملاحظه ای داشته است . اما این کاربرد در اشعار سهراب بیشتر از اشعار نیما است . گفتنی است کاربرد شمول معنایی در اشعار نیما عمدتا در حوزه واژگان منفی، یاس و ناامیدی مانند «تیرگی، زمستان، سیاهی، شب، سیا» بوده است، اما در اشعار سهراب، غالبا شامل واژگان مثبت و مربوط به امید به زندگی مانند «دریا، تابستان، ماهی، عشق، زندگی » است. یافته ها حاکی از آن است که اشعار سهراب سپهری و نیما یوشیج در استفاده از شمول معنایی در واژه های دریا، شب و تابستان دارای شباهت هستند . علاوه بر آن، نیما جز در مواردی معدود از هم شمولی چندان بهره ای نبرده، این در حالی است که سهراب در اکثر ابیات خود به خوبی به هم شمولی به عنوان بخشی از رابطه شمول معنایی توجه داشته است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.