بررسی شخصیت پردازی سیاوش در شاهنامه فردوسی
داستان سیاوش، غم نامه ای است که در تقابل دو عنصر و ارزش متفاوت ایرانی و نیرانی (تورانی) اهریمن و یزدان، خردورزی و سبک سری، با برخورداری از انواع کشمکش ها و تقابل های بیرونی و درونی شکل می گیرد . هر یک از شخصیت ها، یک و یا چند ویژگی (ارزش و ضد ارزش) را، نمایندگی می کنند . سیاوش، گرانیگاه همه دردها و درگیری ها، نماد فرزانگی، زیبایی، خردورزی، پیمان داری، زهد، قناعت، بندگی و نیایش گری یزدان، و دوری از هوا و هوس است که، با موانع بیرونی و درونی (سرنوشت، هوس سودابه، شعله آتش، جنگ با توران، حسادت گرسیوز، خوی افراسیابی، سبک سری کاووس و رنج درونی پناه بردن به دشمن) مبارزه می کند . شخصیت سیاوش را از وصف های فردوسی، توصیف شخصیت او از زبان دیگران، رفتار او، عمل و کار او، توصیف خود او از شخصیت خود، و نهایتا، از گفتارش می توان شناخت . پژوهش پیش رو، به تحلیل شخصیت سیاوش پرداخته است . او خردورز، دوراندیش، خاموش و کم گو، اهل مشورت، دارای صورت و سیرت نیکو، رازدار، اهل تامل و گاه تردید، و، پیمان دار و کسی است که سرانجام بر سر پیمان خویش می میرد .
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.