وارونگی تقابل اسارت و آزادی در مجموعه «دمشق الحرائق» اثر «زکریا تامر» با نگرشی شالوده شکنانه (بررسی موردی دو داستان کوتاه وجه القمر، موت الشعر الاسود)
شالوده شکنی در اواخر دهه شصت قرن بیستم میلادی، از بطن ساختارگرایی سربرآورد. نقد شالوده شکن با نقض متافیزیک حضور، توسط «ژاک دریدا» (1930-2004م) مطرح شد که در آن، سویه کلام محوری متن نقض شده و به تمام سویه های آن توجه می شود. هدف از همه جانبه نگری در این رویکرد نقدی، جستجوی معانی پنهان متن و ابعاد متافیزیکی آن است. مجموعه «دمشق الحرایق» از مجموعه داستان های کوتاه «زکریا تامر»، نویسنده سوری جهان عرب است. این مقاله با انتخاب دو داستان کوتاه «وجه القمر» و «موت الشعر الاسود» از این مجموعه، با بکارگیری رویکرد شالوده شکنی، با شیوه ای جدید به واکاوی متن آن پرداخته است. روش پژوهش، شالوده شکنی به شیوه توصیفی-تحلیلی است و پس از تحلیل مشخص گردید که مهمترین تقابل موجود در داستان ها میان امید/ناامیدی، عزت/ذلت، و اسارت/آزادگی می باشد همچنین از تحلیل این تقابل ها و شالوده شکنی آن ها چنین بر می آید که وجود وارونگی تقابل در داستان ها نشان دهنده عدم پذیرش قطب برتر توسط طبقه مظلوم است که می توان آن را عدم آگاهی آن ها یا عدم وجود قدرت برای مقابله با آن دانست.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.