نقش دکوپاژ در سوگیری و قضاوت اخلاقی مخاطب با مطالعه دو فیلم آژانس شیشه ای و جدایی نادر از سیمین
دکوپاژ یکی از مهم ترین عناصری است که هر فیلم ساز برای کارگردانی فیلم خود در اختیار دارد. پژوهشگران سینمایی در اغلب موارد صرفا از منظری تکنیکی به دکوپاژ نگریسته اند و همین نکته سبب شده تا ظرفیت های دکوپاژ در خلق معنا و جهت دهی به قضاوت اخلاقی مخاطب مورد غفلت واقع شود. هدف از نگارش این مقاله، پرداختن به همین جنبه مغفول مانده از کارکردهای دکوپاژ است. این پژوهش تلاش دارد با رویکردی توصیفی تحلیلی به بررسی چگونگی جهت دهی کارگردان به قضاوت اخلاقی مخاطب با استفاده از تمهید دکوپاژ بپردازد. در همین راستا دو فیلم آژانس شیشه ای (ابراهیم حاتمی کیا 1376) و جدایی نادر از سیمین (اصغر فرهادی 1389) برای مطالعه موردی این مقاله گزینش شده اند؛ آثار دو فیلم ساز صاحب نام ایرانی از دو نسل و دو دیدگاه متفاوت سینمایی. برای رسیدن به نتایجی دقیق ، از هر فیلم یک سکانس کلیدی انتخاب شده و با تحلیل و بررسی این سکانس ها تلاش می شود نگرش دو فیلم ساز در بهره گیری از دکوپاژ به عنوان تمهیدی معنابخش و موثر در شکل دهی به «همدلی سینمایی» مخاطب مورد بررسی قرار گیرد. این مقاله آشکار می سازد که دکوپاژ چگونه در سوگیری -و یا عدم سوگیری- بیننده نسبت به شخصیت ها و نیز در قضاوت اخلاقی نهایی مخاطب درباره رویدادهای فیلم تاثیرگذار است. بدین ترتیب این مقاله گامی است در امتداد پژوهش هایی که برای ایجاد ارتباط بینارشته ای میان حوزه های فلسفه، اخلاق و مطالعات سینمایی کوشیده اند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.