نقش میانجی گری خوددلسوزی در رابطه ی بین علائم وسواس فکری عملی با احساس گناه پرستاران
رفتارهای وسواسی در شرایط گوناگون می تواند تجربه های احساسی متفاوتی را سبب گردد، بنابراین این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی گری خوددلسوزی در رابطه ی بین علایم وسواس فکری عملی با احساس گناه پرستاران انجام شد.
پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش حاضر را تمامی 486 پرستار زن شهر گرگان در بیمارستان های دولتی بودند. در این پژوهش برای تعیین حجم نمونه با توجه به تعداد متغیرهای مشاهده شده و تخصیص ضریب 20 برای هر متغیر مشاهده شده 340 نفر به عنوان حجم نمونه به روش دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل، پرسشنامه احساس گناه کوگلر و جونز (1992)، پرسشنامه وسواس فکری عملی هاجسون و راچمن (1977) و پرسشنامه خوددلسوزی ریس و همکاران (2011) بودند.
یافته ها نشان داد روابط معنا داری بین علایم وسواس فکری عملی پرستاران و خوددلسوزی با احساس گناه وجود داشت و مدل پژوهش تایید شد و به طور کلی 57 درصد از احساس گناه توسط علایم وسواس فکری عملی پرستاران و خوددلسوزی قابل تبیین می باشد. همچنین متغیرهای علایم وسواس فکری عملی پرستاران و خوددلسوزی بر احساس گناه اثر مستقیم معنادار دارند و مسیر غیر مستقیم علایم وسواس فکری عملی پرستاران با میانجی گری خوددلسوزی بر احساس گناه تایید گردیده شد.
نتایج این پژوهش بر ضرورت نقش رفتارهای وسواسی پرستاران بر تجربه احساس گناه تاکید نمود که می تواند دلالت های کاربردی برای درمان گران و مشاوران در جهت کاهش احساس گناه با توجه به در نظر گرفتن ابعاد خوددلسوزی در پرستاران ارایه دهد.
وسواس ، خوددلسوزی ، احساس گناه
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.