شرایط یک نظریه «معنای زندگی» از دیدگاه سوزان ولف
در دهه های اخیر، فیلسوفان تحلیلی با دفاع از «معنای زندگی» به مثابه یک مقوله هنجاری مستقل، تقلیل آن به دو مقوله هنجاری اخلاق و خوشبختی را ناروا دانسته اند. سوزان ولف نیز با ارایه شرایط انفسی و آفاقی برای یک نظریه معنای زندگی تلاش کرده است معنای زندگی را از دو مقوله اخلاق و خوشبختی جدا کند. او معتقد است یک نظریه معنای زندگی باید بتواند با ارایه ارزش های خاصی زمینه ارتباط هر فرد انسانی با ارزش هایی فراتر از ارزش های محدود خودش را فراهم کند و احساس رضایت در او پدید آورد، و در غیر این صورت نمی توان آن را از نظریه های هنجاری اخلاق و خوشبختی جدا کرد. او سپس با نقد و بررسی معیارهایی مانند استقلال منبع ارزش از فرد، داوری از نگرگاه سوم شخص، و افزایش توانایی های فرد و داور آرمانی که برای تشخیص ارزش های آفاقی معنابخش به زندگی پیشنهاد شده است، نتیجه می گیرد که نمی توان معیارهای قاطعی برای تشخیص ارزش های آفاقی ارایه داد. لذا بر این باور است که می توان بدون نظریه و با رجوع مستقیم به تجربه های خویش رفتارهای معنادار را از رفتارهای اخلاقی و توام با خوشبختی تشخیص داد. اگرچه نظریه ولف با انتقاداتی مانند عدم امکان تشخیص رفتارهای معنابخش بدون نظریه و صرفا با رجوع مستقیم به تجربه و نقض های کمبل و آرپلی مواجه است، ولی حتی در صورت پذیرش اشکالات فوق نیز می توان نظریه او را قابل دفاع دانست، زیرا توانسته است معنای زندگی را از دو مقوله زندگی اخلاقی و خوشبختی جدا سازد.
معنای زندگی ، خوشبختی ، اخلاق ، سوزان ولف
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.