بررسی اجزای کلام در روایت های هزار و یک شب بر پایه نظریه روایت شناسی تودوروف
نوشته حاضر روایت های هزار و یک شب را بر پایه نظریه روایت تودوروف درباره اجزای روایت، شامل اسم، صفت و فعل (شخص، ویژگی و کنش) بررسی می کند. به این منظور اشخاص روایت های هزار و یک شب بر پایه سنت دستوری زبان فارسی در سه رده اسامی جنس، اسامی خاص و اسامی ناشناس، دسته بندی می شوند و در هر مورد، با توضیح افعال (کنش ها) و اوصاف (ویژگی های) اشخاص داستانی، چگونگی ارایه معنا در متن، در قالب یک دستور پایه روایتی توضیح داده می شود. در این رده بندی، اصطلاح اسم جنس، نشان دهنده آن دسته از اشخاص داستانی است که معرف همه افراد نوع خود هستند و علی رغم نقش های متفاوتی که در داستان ایفا می کنند، پیوسته با صفتی یگانه معرفی می شوند. منظور از اسامی خاص، شخصیت های تاریخی یا داستانی مشهوری هستند که با اسم خود معرفی می شوند و آشنایی مخاطب با این شخصیت ها و ویژگی ها و مناسبات آن ها، پیشاپیش صفات ویژه آن ها را در ذهن خواننده تداعی می کند و شخصیت های ناشناس، افراد بی نام و نشانی هستند که تنها نمونه نوعی یک ویژگی اخلاقی و خصیصه روانی به شمار می روند. نام گذاری این اشخاص نیز با توجه به صفتی که معرف آن هاست، صورت می گیرد؛ مثل آموزگار ابله، زن پرهیزگار، عیار جوانمرد و... .
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.