الگوی حکمرانی خوب؛ جامعه همکار و دولت کارآمد در مدیریت توسعه
توسعه به عنوان مفهومی کلیدی بعد از جنگ جهانی دوم و از دهه 1960 به بعد مطرح شد. از آن زمان به بعد برنامه ریزی ها، فرآیندها و روش ها چه در سطح خرد و چه در کلان در هر کشوری با هدف رسیدن به توسعه تنظیم می شود. در این ارتباط رویکردها و الگوهای متعددی توسط نظریه پردازان علوم اجتماعی مطرح شده اند. از جدیدترین رویکردها به توسعه، استقرار شاخص های الگوی حکمرانی خوب است. شاخص هایی که سازماندهی نظام اجتماعی و سیاسی بر قالب خاصی و با سامانه ویژه ای که تنظیمات خود را بر دو وجه سلبی و ایجابی استوار می کند. بر این پایه سوال های اساسی که مطرح می شود، چنین است: نخست، الگوی حکمرانی خوب بر ساختار نظام اجتماعی چه تاثیری می گذارد؟ و دوم، این الگو با این سازماندهی اجتماعی بر مدیریت توسعه چگونه تاثیر گذار است؟ در این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی نشان خواهیم داد که با استقرار شاخص های الگوی حکمرانی خوب و هم افزایی و شراکت بین بازیگران اصلی توسعه یعنی دولت، جامعه مدنی و بخش خصوصی جامعه همکار و دولت کارآمد سازماندهی خواهد شد. از طرفی دیگر بین شاخص های الگوی حکمرانی خوب و توسعه همه جانبه ارتباط وجود دارد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.