تحلیل گفتمان اندیشه سیاسی بهار در دماوندیه
در میان روشهای متنوعی که به تحلیل انتقادی گفتمان میپردازد، روش نورمن فرکلاف با تاکید بر سه روش توصیف، تفسیر و تبیین، از توان بالایی برای بررسی ادبیات فارسی برخوردار است. در قسمت توصیف، از مجموعه ویژگیهای صوری مانند واژگان، دستور و ساختهای متنی صحبت میشود. در تفسیر، بر محتویات متن و دانش زمینه مفسر تکیه میشود و در تبیین نیز میتوان به توصیف گفتمان به عنوان بخشی از یک فرایند اجتماعی نگریست. در مقاله حاضر، نگارندگان با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی و تحلیل گفتمانی اندیشههای سیاسی بهار در شعر دماوندیه با تکیه بر نظریه یادشده پرداختند. نتایج حاکی است بهار در حوزه توصیف، با تاکید بر دو نوع واژگان مثبت و منفی، افراد و نهادهای عصر خود را اینگونه طبقهبندی میکند: انسان مبارز، دستگاه مستبد حاکم، مردم تحت ظلم، مردم بیتفاوت نسبت به ظلم و شاعر. در حوزه تفسیر نیز بر پنج مبنای اندیشگانی چون دینی، حزبی، مشروطهخواهی، ناسیونالیسم و ضداستعماری تاکید مینماید و در حوزه تبیین با برشمردن صفات دماوند به عنوان نمادی از انسان نستوه مبارز، سعی دارد بر مساله آزادیخواهی و مبارزهطلبی تاکید کند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.