تحلیل محتوای کتب درس فارسی دوره آموزش عمومی ایران برحسب میزان توجه به ادبیات جهان؛ یک رویکرد تطبیقی

ادبیات جهان در جلوه های گوناگون خود باعث افزایش تفاهم و درک متقابل و شکل گیری " زبانی مشترک " بین انسان ها می شود. نظام های آموزشی بویژه از طریق برنامه های رسمی و در قالب کتب درسی می توانند با آشناسازی فراگیران با ادبیات جهان ، نسلی طالب صلح و دوستدار بشریت تربیت کنند. بر بنیان این اندیشه ، در این پژوهش کتابهای درس فارسی دوره آموزش عمومی رسمی ایران با استفاده ازروش تحلیل محتوای مضمونی و به صورت تطبیقی بررسی شده است تا میزان، ماهیت و نحوه ارایه ادبیات جهان در آنها مشخص شود. یافته های تحقیق نشان می دهد که مولفان کتب فارسی دوره ابتدایی در مقایسه با دو دوره متوسطه اول و دوم توجه کمتری به موضوع «ادبیات جهان» داشته اند. همچنین در هر سه دوره، از بین گونه های مختلف ادبی، تاکید و تمرکز بیشتر بر ادب تعلیمی بوده، ادبیات غنایی سهم کمتری داشته و ادبیات حماسی نمودی در این دروس نداشته است. همچنین از منظر نحوه ارایه، دخل و تصرف های مولفان کتب درسی در ادبیات جهان، از هم گسیختگی مطالب، نامشخص بودن نویسندگان آثار ادبی جهان، گزینش نامناسب آثار و خلا مبحث «تاریخ ادبیات جهان» از کاستی های کتب فارسی است.