تحلیل انتقادی گفتمان طریقت و شریعت درباره قصه ابومسلم نامه
قصه «ابومسلم نامه» از زمان پیدایش، یعنی دوران سلجوقیان تا پایان عصر صفویه، صحنه رویارویی طیف ها و جریان های مذهبی فرهنگی و فکری، به تبعیت قدرت سیاسی، بوده است. قصه ای با قهرمانی، ایرانی که باورهای مذهبی وقت را به چالش کشید. در ابتدای قدرت یابی صفویان، این قصه علاوه بر سرگرم کردن یاوران قزلباش مرشد کامل، در حکم مرام نامه ای اعتقادی، در انسجام و تشجیع آنها برای غلبه بر حریفان مخالف داخلی و خارجی نقش بارزی ایفا کرد؛ ولی با تثبیت حکومت صفویه و ورود گفتمان شریعت، این اثر با بی مهری روبه رو شد و حتی راویان و دوستارانش، با هجمه و تهدید و قتل مواجه شدند. هدف این مقاله با تاکید بر فتوای محقق کرکی 940ق/1533م، عالم برجسته دوره صفویه، و علمای شیعی آن است که ضمن بازنمایی بافت تاریخی حکومت صفویه، علت های همگرایی موافقان و واگرایی مخالفان این اثر کلاسیک را به طرح گفتمان شریعت و طریقت بررسی کند؛ سپس براساس مربع «وون دایک» و استفاده از تمهیدات بلاغی بیانی، این مسئله را تبیین کند که هر گفتمان چگونه با استفاده از شگردهای تخریب، انکار ، تهدید و قتل و در مقابل با برجسته کردن ویژگی های مثبت خود، قادر است حریف را از صحنه قدرت به حاشیه براند. نتیجه آنکه علما به علت ساختارمندبودن گفتمان شریعت و جلب نظر شاهان صفوی، با بهره گیری از تمهیدات بلاغی و با خدشه واردکردن به باورها و قهرمان های گفتمان تصوف و قزلباش ها، موفق شدند آنها را از صحنه قدرت بیرون برانند و با کنترل و تفوق قدرت، گفتمان شریعت را بر ارکان سیاسی سیطره دهند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.