بررسی تطبیقی مرگ مغزی در حقوق مصر و ایران
ازکارافتادن بدون [1]بازگشت همه فعالیتهای قشر مخ و ساقه مغز را مرگ مغزی میگویند. همزمان با پیشرفت تکنولوژی پزشکی برای نخستینبار در سال 1952 در آمریکا و چند سال پس از آن در فرانسه این مفهوم مطرح شد. امروزه بیشتر کشورهای پیشرفته جهان از طریق قوانین موضوعه یا تصمیمات قضایی پذیرفتهاند که مرگ بر پایه توقف فعالیتهای مغزی حادث میشود و مرگ مغزی به منزله مرگ قطعی است. از مهمترین علل اهمیتیافتن مرگ مغزی و تلاش قانونگذاران در جهت تبیین ماهیت آن، مساله پیوند اعضا از مبتلایان به مرگ مغزی است. به دنبال طرح این موضوع در کشورهای اسلامی، اختلافاتی میان فقیهان و پزشکان درگرفت و هنوز هم ادامه دارد. کم و بیش مرگ مغزی به عنوان مرگ قطعی در برخی کشورهای اسلامی پذیرفته و قانونگذاری شده است. در ایران مرگ مغزی با تاخیر نسبت به کشورهای غربی در سال 1379 همراه با موضوع پیوند عضو و طی ماده واحدهای با عنوان «قانون پیوند اعضای بیماران فوتشده و یا بیمارانی که مرگ مغزی آنان مسلم است» وارد قوانین رسمی کشور شد، ولی در قوانین کشور مصر به دلیل مخالفتهای متعدد و فتاوای ضد و نقیض فقیهان تاکنون به صراحت به پذیرش مرگ مغزی اشارهای نشده و تنها میتوان با قراینی این موضوع را در قانون شماره 5 سال 2010 استنباط کرد. این تحقیق به روش کتابخانهای و به هدف بررسی تطبیقی و کشف نقاط ضعف و قوت حقوق دو کشور ایران و مصر صورت گرفته است. در این مطالعه موردی به طور کلی میتوان گفت قانون ایران در موضوع مرگ مغزی نسبت به قوانین مصر روشنتر و پیشرفتهتر محسوب میشود.
مرگ ، مرگ مغزی ، حقوق ایران ، حقوق مصر
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.