رابطه تفکر دیالکتیک و همدلی با بهزیستی معنوی
در سالهای اخیر علاقه به مطالعه بهزیستی معنوی و شناسایی عوامل شناختی و عاطفی اثرگذار بر آن رشد و اهمیت زیادی پیدا کرده است. نظریات فراانتزاعی، تفکر دیالکتیک را شرط دستیابی به همدلی و بهزیستی معنوی میداند. بنابراین، هدف اصلی از این پژوهش بررسی رابطه تفکر دیالکتیک و همدلی با بهزیستی معنوی بزرگسالان بود.
روش پژوهش حاضر مقطعی از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری پژوهش تمامی افرادی بودند که در فاصله سنی جوانی تا سالمندی (20 تا 60) در شهر اصفهان در سال 1396 ساکن بودند؛ از میان این افراد 450 نفر بهروش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند و با توجه به هدف مقایسه تحولی در چهار گروه 20 تا 29، 30 تا 39، 40 تا 49 و 50 تا 60 سال قرار گرفتند. ابزارهای استفادهشده در این پژوهش عبارت بود از پرسشنامههای بهزیستی معنوی، باورهای پارادایم اجتماعی و واکنش بینفردی. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل رگرسیون و واریانس استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مولفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکردهاند.
یافتهها:
نتایج بهدستآمده نشان میدهد که تفکر دیالکتیک و همدلی رابطه خوب با خدا، خود و دیگران را پیشبینی کرد و تفکر دیالکتیک نقش مهمتری نسبت به همدلی در پیشبینی بهزیستی معنوی بزرگسالان داشت. نتایج تحلیل واریانس نیز نشان میدهد که سطوح سنی و دینداری از نظر بهزیستی معنوی تفاوت معناداری داشت.
نتیجهگیری:
بر اساس یافتهها میتوان گفت تفکر دیالکتیک و راهبردهای همدلی در کنار دینداری نقش مهمی در بهبود روابط با خدا، دیگران و بهزیستی معنوی دارند و با پیشرفت سطح دینداری، بهزیستی معنوی نیز افزایش مییابد. علاوهبراین، بزرگسالی دوران تکمیل رشد معنوی است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.