شناسایی میزان شیوع افسانه های عصبی در میان دانشجو معلمان ایران
هم زمان با پیشرفت های شگرفی که در سال های اخیر در اکتشاف سازوکارهای عصبی پایه یادگیری، حافظه، استدلال، هیجان و سایر فرایندهای شناختی فراهم آمده است، اشتیاق فراوانی به کاربست این دانش برای بهبود سیاست ها و اقدامات تربیتی نیز نمایان گشته است. به موازات این اشتیاق روزافزون از جانب تربیت شناسان، معلمان، سیاست گذاران و سایر کارگزاران تربیتی، برخی بدفهمی ها نیز متداول گشته که از آن ها به عنوان افسانه ها یا اسطوره های عصبی یاد می شود. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف شناسایی افسانه های عصبی رایج در میان دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان با مشارکت تعداد 449 نفر دانشجو شش مرکز مستقر در تهران (180 مرد، 269 زن) انجام شد. برای گردآوری داده های پژوهش از یک مقیاس 59 پرسشی استفاده شد تا میزان دانش شرکت کنندگان درباره افسانه های عصبی مورد سنجش قرار گیرد. نتایج نشان داد که 8 افسانه عصبی در میان دانشجو معلمان بیش ترین رواج را دارد؛ یعنی اطلاعات نادرستی که آن ها را به عنوان واقعیت تلقی می کنند. این بدفهمی ها به ترتیب عبارتند از: سبک یادگیری حسی ترجیحی یادگیرندگان؛ ورزش های مناسب برای تمرین هماهنگی در انجام مهارت های ادراکی-حرکتی؛ برتری نیمکره ای (چپ مغزی، راست مغزی)؛ باشگاه (ورزش) مغز؛ تقدم یادگیری زبان دوم به فراگیری زبان مادری؛ هم سان عمل کردن حافظه انسان وحافظه کامپیوتر؛ تقویت ذهن کودکان از طریق مکمل های امگا3؛ و ارتقای عملکرد تحصیلی از طریق مکمل های اسید چرب (امگا 3 و 6). نتایج این مطالعه از شیوع گسترده افسانه های عصبی در میان دانشجو معلمان حکایت می کند و بنابراین پیشنهاد می شود تدابیری مناسب در جهت ارتقای سواد دانشجو-معلمان درباره کاربردهای آموزشی معتبر از دانش و پژوهش مغز اتخاذ شود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.