طراحی الگوی به کارگیری ظرفیت صنایع فرهنگی در اقتصاد مقاومتی
هدف این پژوهش، طراحی الگوی بهکارگیری ظرفیت صنایع فرهنگی در اقتصاد مقاومتی است. مولفههای تحقیق در بخش اقتصاد مقاومتی، عمدتا با استناد به بیانات رهبری انقلاب بوده است. بدین منظور، پس از مطالعه مبانی نظری تحقیق، شاخصهای اقتصاد مقاومتی شناسایی و تدوین شده و برای تایید در اختیار نخبگان قرار گرفت. در بخش صنایع فرهنگی، با توجه به تعدد شاخههای مختلف صنایع فرهنگی و محدودیتهای تحقیق، پنج متغیر و هفده شاخص، که امروزه نقش اساسی در فرهنگسازی و رشد اقتصادی جوامع دارند، انتخاب شدند و مورد تایید قرار گرفتند که عبارتاند از: رسانهها، گردشگری، میراث فرهنگی، صنایع دستی و بازیهای رایانهای. روش تحقیق در این پژوهش، پیمایشی، توصیفی و تحلیلی است. روششناسی تحقیق، ترکیبی است که در بخش کیفی از طریق مبانی نظری تحقیق و با مشارکت پنج نفر از متخصصان حوزه فرهنگ و اقتصاد بهعنوان اعضای پانل، به روش (ISM و MICMAC)، الگوسازی ساختاری تفسیری در مورد مباحث اقتصاد مقاومتی و صنایع فرهنگی انجام شد؛ و در بخش کمی با استفاده از نتایج حاصل از 35 پرسشنامه، میانگین تاثیر مولفههای صنعت فرهنگ بر اقتصاد مقاومتی سنجیده شد. نتایج تحقیق نشان میدهد، دو مولفه مردمی کردن اقتصاد و اقتصاد دانشبنیان، تاثیرگذارترین مولفههای اقتصاد مقاومتی هستند. در بخش صنعت فرهنگ نیز دو مولفه گفتمانسازی اقتصاد مقاومتی و بهرهگیری از اقتصاد دانشبنیان، از موثرترین مولفههای صنعت فرهنگاند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.