ارائه مدل مطلوب سبک یادگیری شناختی-آموزشی با تاکید بر فرهنگ رویکرد ارتباطی
هدف پژوهش حاضر ارایه مدل مطلوب سبک یادگیری شناختی-آموزشی با تاکید بر فرهنگ رویکرد ارتباطی می باشد.
روش پژوهش روش آمیخته یا ترکیبی بود. بدین صورت که در بخش اول با تحلیل محتوای استقرایی، ابعادو مولفه های یادگیری آموزشی دانش آموزان دوره متوسطه با تاکید بر رویکرد ارتباطی شناسایی و در بخش دوم با روش توصیفی از نوع پیمایشی به اعتبار سنجی آنها پرداخته شده است. جامعه آماری در بخش اول، اساتید صاحب نظر ، مولفین و سرگروه های درسی ودربخش دوم دانش آموزان دوره متوسطه شهر تهران بود. دربخش کیفی تعداد مصاحبه شوندگان 15 نفر ود ربخش کمی با استفاده از فرمول کوکران تعداد 202 نفر نمونه برای آن برآورد و با استفاده از روش نمونه گیری به نسبت منطقه آموزشی انتخاب شده اند. ابزار پژوهش در بخش اول، مصاحبه نیمه ساختار و در بخش دوم، پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر ابعاد و مولفه های استخراجی از دیدگاه صاحب نظران گوناگون است که روایی صوری و محتوایی آن پس از مطالعه توسط متخصصان دانشگاهی تایید شده است. پایایی پرسشنامه نیز طی محاسبه ضریب آلفای کرانباخ برابر با 90/0بود. درتحلیل کیفی یافته ها از یک مدل ودرتحلیل کمی داده ها روش تحلیل عامل تاییدی استفاده شد.
نتایج نشان داد تواتایی ارتباطی، ارتباط دو سویه، فرهنگ رویکرد ارتباطی ، رویکردخود باورانه فعال، تسهیل مهارتهای قابل انتقال محورهای مدل مطلوب یادگیری آموزشی دانش آموزان دوره متوسطه با تاکید بر رویکرد ارتباطی بودند. درشرایط موجود میانگین تسهیل مهارتهای قابل انتقال وفرهنگ رویکرد ارتباطی ازدیدگاه دانش آموزان دوره متوسطه بیشتراز حد انتظار بود ولی میانگین بقیه مولفه ها کمتراز حد انتظار بود.
براساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که استفاده از یادگیری آموزش مبتنی رویکرد ارتباط گرایی در ارتقاء یادگیری زبان انگلیسی موثر بوده است، لذا این پژوهش استفاده از آموزه های نظریه ی رویکرد ارتباط گرایی را به منظور ارتقاء یادگیری زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی پیشنهاد می کند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.