تحلیل الگوهای مفهومی در تبیین مولفه های ارتباطی بین مدیریت دانش و آموزش
این مقاله به تبیین ارتباط بین حوزه های مدیریت دانش و آموزش از طریق تشریح مولفه های بنیادین و ارکان مرتبط با حوزه های پیش گفته در بستر تبیین الگوهای مفهومی تاثیر گذار بین المللی اقدام می نماید.
این مقاله توصیفی-تحلیلی با تکیه بر روش شناسی تحقیق سندی به بررسی پیشینه پژوهش در ارتباط بین تفکر مدیریت دانش و آموزش در کشور اقدام می نماید و در تشریح این ارتباط به تفسیر و تحلیل الگوهای مفهومی بین المللی تاثیر گذار در تبیین این فرایند می پردازد.
آگاهی به عنوان دو زیرساخت اصلی در مقوله یادگیری در امور آموزشی و ایجاد نظام های دانش بنیان در نظر گرفته می شوند. از دیدگاهی دیگر، دانش درونی و بیرونی و ارتباط بین آنها به عنوان مبنایی برای ریشه شناسی تاریخی کاربرد مدیریت دانش در حوزه آموزش تلقی می شود. ارتباط بین انواع دانش، منجر به شکل گیری دانش فردی، گروهی و سازمانی می شود. ارتباط نظام مند و درونی بین حوزه های آموزشی، خصوصا آموزش عالی و فرایند مدیریت دانش را می توان از طریق تبیین ارکان آموزش و چرخه مدیریت دانش، تحلیل کرد. در ریشه یابی این یافته ها، سه الگوی مفهومی معتبر بین المللی، شامل ماتریس تحلیل فرایند دانش و دانایی و تاثیر آن بر یادگیری، مدل مفهومی SECI در فرایند شکل گیری انواع دانش و مدل تحلیلی چارچوب مدیریت دانش در موسسات آموزش عالی مورد تفسیر قرار گرفته اند.
فرایند مناسب سازی و تبادل دانش به عنوان ارکان اصلی مدیریت دانش با اهداف امور آموزشی در توانمند سازی دانش محور و دانش افزایی کلیه نقش آفرینان در عرصه آموزش در ارتباط کامل است. به این ترتیب، در هرگونه از برنامه های اشاعه دانش، می بایست محتوای آموزش یعنی دانش و شیوه انتقال آن را از طریق سازوکارهای مدیریت دانش به فراگیر به عنوان استفاده کننده نهایی در نظر گرفت.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.