تغییرات فضایی فقر شهری در نورآباد ممسنی
رشد شتابان شهرنشینی، در کشورهای درحال توسعه شهری شدن فقر را موجب می شود. فقر پدیده ای چندبعدی ست که درنتیجه نابرابری اجتماعی و اقتصادی، ساختار فضایی نواحی مختلف شهر را دارای تضادهای بارز و آشکاری می کند. هدف تحلیل پراکنش فضایی شاخص های فقر در شهر نورآباد ممسنی و مقایسه میزان آن در سه دوره آماری 1385، 1390 و 1395 می باشد.پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی-تحلیلی می باشد. داده های خام پژوهش از بلوک های آماری شهر نورآباد استخراج شده است. برای بی مقیاس سازی شاخص ها از روش فازی و همچنین به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی، لکه های داغ و همچنین خودهمبستگی فضایی موران در محیط نرم افزار GIS استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان می دهد فقر در نورآباد ممسنی الگوی توزیع خوشه ای و خودهمبستگی فضایی دارد. در سال 1385 پهنه فقر 73/26 درصد از مساحت و 25/39 درصد از جمعیت شهر را در برگرفته بود که این پهنه در سال 1395 به 18/46درصد از مساحت و 85/46درصد از جمعیت افزایش یافت. این پهنه نواحی غربی و مرکزی شهر را در برمی گیرد. از سوی دیگر پهنه ی مرفه که در سال 1385 حدود 44/16 درصد از مساحت و 47/9 درصد از جمعیت شهر را در برمی گرفت در سال 1395 به 67/30 درصد از مساحت و 87/33 درصد از جمعیت افزایش یافت. این پهنه بیشتر در نواحی شمال غرب و جنوب شرق دیده می شود. بررسی روند تغییرات نشان می دهد، هم پهنه مرفه و هم پهنه فقیر روند افزایشی داشته و در بین سال های 1385 تا 1395به تدریج 28/338 و 37/46 درصد افزایش در جمعیت و 71/187 و 31/166 درصد افزایش در مساحت داشته است، از سوی دیگر روند کاهشی طبقه متوسط با 91/53 درصد کاهش در جمعیت و 04/42 درصد کاهش در مساحت نشان دهنده ی نابرابری فضایی و ایجاد شکاف طبقاتی عمیقی است که در ساختار فضایی شهر نورآباد ممسنی دیده می شود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.