رابطه سبک های عشق ورزی و تحریف های شناختی با طلاق عاطفی در زنان
طلاق عاطفی مهم ترین مرحله در فرایند طلاق و بیانگر رابطه زناشویی رو به زوال است که در سال های اخیر میزان آن افزایش یافته است. از این رو هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه سبک های عشق ورزی و تحریف های شناختی با طلاق عاطفی در زنان بود. طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی زنان متاهل منطقه 2 شهر تهران در سال 1398 بودند. برای انجام این پژوهش، تعداد 150 نفر براساس معیارهای ورود و خروج انتخاب و از آنها خواسته شد نسبت به تکمیل پرسشنامه های طلاق عاطفی (EDS)، مقیاس عشق استرنبرگ (SLS) و تحریف های شناختی بین فردی (ICDS) اقدام نمایند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که طلاق عاطفی با هرکدام از ابعاد سبک های عشق ورزی شامل عشق صمیمانه، عشق شورآمیز و عشق متعهدانه رابطه منفی معنادار و با هرکدام از ابعاد تحریف های شناختی شامل طرد در روابط بین فردی، انتظارات غیرواقع بینانه در روابط و سوءادراک در روابط بین فردی رابطه مثبت معنادار دارد. علاوه براین براساس نتایج دیگر پژوهش، از بین سبک های عشق ورزی، «سبک متعهدانه» و از بین تحریف های شناختی، «سوء ادراک در روابط بین فردی»، پیش بینی کننده معنادار طلاق عاطفی در زنان بودند. بنابراین مشاوران و درمانگران می توانند با ارایه مداخلات و آموزش های به موقع و مناسب در زمینه سبک های عشق ورزی و تحریف های شناختی احتمال بروز طلاق عاطفی را در زنان کاهش دهند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.