نقش اخلاق در پایبندی به معاهدات بین الملل در تاریخ معاصر ایران
اخلاق در پایبندی به معاهدات بین الملل، همواره میان فلاسفه، دانشمندان و فقیهان، بویژه در تاریخ معاصر ایران، به عنوان یک ضرورت عقلی و از لوازم زندگی سالم اجتماعی مطرح بوده است. دولتها منطقا تمایل به ماندگاری سرمایه های مادی و معنوی خویش، بویژه اعتبار و وجهه بین المللی شان هستند؛ و اخلاق تعهد و مسئولیت، کمک شایانی به افزایش سرمایه مزبور خواهد نمود. بنابراین رعایت اخلاق معاهده غالبا به عنوان راهی برای قانونمند ساختن افراد در جوامع بوده و به یک تضمین نامحسوس مستحکم در طول تضمین های قانونی و سیاسی، تبدیل گردیده. با بررسی آن در فقه و حقوق، علاوه بر تبیین میزان پایبندی دولتها به معاهدات و پیمان نامه ها بویژه در عرصه بین الملل که همواره دغدغه دولت ها در تاریخ ملل بوده است می تواند مورد توجه دستگاه های دیپلماسی کشور نیز قرار گیرد. از این رو، در این مقاله با بررسی نقش اخلاق در لزوم پایبندی به معاهدات بین الملل به عنوان یکی از اصول روابط خارجی دولت اسلامی و مبنای اخلاق اسلامی در معاهدات، وجه تمایز و اشتراک اخلاق و حقوق، با استناد به آیات، روایات، عقل و عرف بین الملل، در پی راه کارهای اساسی، به وظیفه اخلاق در حقوق معاهدات بین الملل در تاریخ معاصر ایران پرداخته می شود. چراکه نگارنده بر این باور است که اگر جایگاه اخلاق در اینگونه مراودات حساس بین المللی و رعایت آن به درستی تبیین گردد، بدان دست خواهند یازید. این نوشتار به روش توصیفی تحلیلی با ابزار کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل مضامین فیش برداری شده و استنتاج گزاره های فقهی حقوقی، صورت پذیرفته است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.