روانشناسی فرهنگ و مبانی شاکله های کار فرهنگی

فرهنگ چیست، چه تعاریفی از آن وجود دارد و چه نقشی در زندگی انسان ایفا می کند؟ آیا فرهنگها گسلهای گذرناپذیر هستند و می توان آنها را مثل توپهای بیلیارد متصور شد که مرتب با هم در برخورد و تصادم هستند یا اینکه بسترهایی می باشند که همیشه و همه جا ریشه ها و در هم تنیدگیهای متعدد دارند؟ رابطه فرهنگ روی جهان بینی و طرزتفکر، کاربرد تفکر و دستاوردهای آن چیست؟ کار فرهنگی چه رابطه ای با تعریف ما از فرهنگ دارد و چرا باید این تلفیق را جدی گرفت و از هرگونه مهندسی فرهنگی جامعه و نهادهای فرهنگی و اساسا کار فرهنگی مهندسی شده فاصله گرفت؟ مقاله حاضر به تحلیل رابطه درونی فرهنگ و کارفرهنگی در کانون این پرسشها می پردازد و نشان می دهد که رفتار انسانها محصول تربیتی متنوع در بسترهای گوناگون و گسترده فرهنگی است و کار فرهنگی نیز باید بطوری هدفمند و مبتنی بر روش این بسترها را جدی بگیرد.