خوانشی نو از روش پدیدارشناسی؛ بنیان های فلسفی، رویکردها و چارچوب اجرای تحقیق پدیدارشناسی
اذهانی که به شکل های متفاوت قوام یافته اند، تفاسیر متفاوتی از جهان پدید خواهند آورد. اشیاء و پدیده های جهان به شکل های گوناگون خودشان را به انسان ها می نمایانند و آگاهی هر فرد تحتتاثیر تجربه شخصی او از جهان پیرامونش است. پدیدارشناسی روشی است که به کمک آن می توان آگاهی و تجربه افراد متعدد ازمفاهیم و پدیده ها را بدون واسطه دریافت کرد. از دیدگاه پدیدارشناختی، ادراک همواره ادراک یک پدیده است و ادراک بدون وجود پدیده ها بی محتواست پس ما باید توجه مان را به سوی خود اشیاء معطوف کنیم. هدف اصلی پدیدارشناسی کشف تجارب مختلف افراد از پدیده مورد بررسی، جهت رسیدن به ماهیت و جوهره واقعی آن پدیده یا مفهوم است. پیش فرض پدیدارشناسی این است که جهان و پدیده های آن در بیرون انسان قرار گرفته اند و انسان می تواند هم چون آینه ایآشکارساز، تصویری از آن دریافت کند. انجام پژوهش پدیدارشناسی نیازمند آشنایی کامل با فلسفه و اسلوب اجرایی خاص خودش است. از این رو، مقاله حاضر به دنبال واکاوی مبانی فلسفی پدیدارشناسی، شناسایی و تشریح رویکردهای اصلی و ارایه یک چارچوب گام به گام برای اجرای مطالعات پدیدارشناسی است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.