تاثیر اندیشمندان بزرگ روحانی در تحولات سیاسی اجتماعی ایران میان دو انقلاب (از سال 1285 ه.ش تا 1357 ه.ش)
هدف ما از این نوشته آن است که جایگاه نخبگان بزرگ روحانی درهفتاد ساله مشروطه چه به صورت رسمی و چه بصورت غیر رسمی را که دارای ماهیت، تاریخی تطبیقی بوده با استفاده از روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و از طریق مطالعه متون، منابع و اسناد مختلف، چه نوشتاری و چه غیر نوشتاری با مراجعه به منابع دست اول و دوم بررسی؛ و روشن سازیم که این نخبگان چه تاثیری بر تحولات سیاسی و اجتماعی ایران این دوران داشته اند و نقش قدرت حاکم در این تاثیرات چگونه بوده است؟ درسیر تحولات اجتماعی جامعه ما چون جامعه ما استبداد زده و عقب افتاده و ایلیاتی بودکه درآن شاه با محارمش همه کاره بودند و مردم نیز بی سواد و توده ای و نخبگان آن نیز متاثر از این دو؛ اما پادشاهان قاجار برای کسب مشروعیت سیاسی نیازمند جلب نظرمساعد علمای مذهبی و روحانیون که بعد از صفویان به یکی از گروه های بسیار متنفذ اجتماعی تبدیل شده بودند، نیاز داشتند. زیرا قدرت سیاسی تنها با جلب حمایت و تایید گرفتن از روحانیون مشروعیت سیاسی را کسب می کرد، و با وجود انقلاب بر علیه این کارکردها به علت فقدان حکومت نیرومند مرکزی، نبود ارتش دایمی، و... نتوانستند تحولات ساختاری اساسی و عمیق در ایران ایجاد کنند، و در دوره پهلوی ها هم کسب مشروعیت سیاسی از روحانیون کاملا منتفی شد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.