شناسایی و اولویت بندی موانع رفتاری استقرار نظام شایستگی در استانداری گیلان با رویکرد مدل ساختاری - تفسیری (ISM)
چارچوب شایستگی با مدیریت شایستگی محور و مدل های شایستگی، ابزار کلیدی در مدیریت منابع انسانی است. بسیاری از دولت ها، چارچوب شایستگی را در بخش های دولتی نیز به کار بسته اند و نتایج مثبتی را در فرآیندهای استخدام و ارتباطات جامع با کارکنان و فرآیندهای آموزش و توسعه شاهد بوده اند. بنابراین هدف این تحقیق شناسایی و اولویت بندی موانع رفتاری استقرار نظام شایستگی در استانداری گیلان بر اساس مدل ساختاری - تفسیری (ISM)[1] است. روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی بوده و جامعه آماری آن خبرگان اجرایی استانداری گیلان شامل: مدیران کل استانداری، معاونین مدیرکل، روسای گروه، کارشناسان استانداری و همچنین خبرگان دانشگاهی هستند که نمونه آماری به تعداد 14 نخبه اجرایی و دانشگاهی به روش نمونه گیری قضاوتی هدفمند انتخاب گردیدند. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی بوده و ابزارهای گردآوری داده ها؛ مصاحبه ساختار یافته با خبرگان و تکمیل پرسشنامه است که روایی[2] ابزار گردآوری داده ها به صورت محتوایی و صوری و با شاخص (CVR) سنجیده شده و برای پایایی[3] با نظر خبرگان و اساتید علمی تایید گردید. برای اولویت بندی موانع رفتاری نظام شایستگی از تکنیک ساختاری- تفسیری استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان می دهد خویشاوندگرایی، پارتی بازی و قانون گریزی، وجود روابط دوستانه ناشی از فرهنگ ایرانی در روابط کاری و ضعف شخصیتی برخی مدیران سازمان و گماردن افراد متنفذ در چندین پست حساس مدیریتی بدون توجه به ساختار سازمانی و اصل شایسته سالاری، از جمله مهمترین موانع رفتاری هستند که بیشترین تاثیرگذاری در استقرار نظام شایستگی را دارند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.