معنا باختگی کلمات و دوگانگی روایی در «عاشق» اثر مارگاریت دوراس
در طول قرن ها ، ادبیات امتیاز منحصر به فرد مردان تحصیلکرده بود ، بنابراین ایدیولوژی مردانه بر زبان و گفتمان غالب سایه افکنده بود. در آغاز قرن بیستم ، زنان نویسنده سعی کردند از طریق نوشتار جایگاه خود را در جامعه به دست آورند. رمان "عاشق" مارگاریت دوراس را می توان همانند تصویر قابل توجهی از جامعه مردسالار زمان خود دانست. با انجام ای مطالعه انتقادی-اجتماعی با استفاده از روش تحلیلی پیر و. زیما که مبتنی بر ساختارهای روایی ، معنایی و زبانی است ، سعی می کنیم با بررسی عناصر تشکیل دهنده ساختار رمان ایدیولوژی زنانه و معنای نهفته آن که ثمره موقعیت اجتماعی زبانی هستند را تشخیص دهیم. بحران رمان ، از هم پاشیدگی نحو روایی و موقعیت نامطمین راوی به دلیل دوگانگی و برهم خوردن ارزش ها ، ثمره تحولاتی است که جامعه معاصر اثر ادبی به همراه آورده است.
دوراس ، سوسیوکریتیک ، زن ، عاشق ، مبارزه اجتماعی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.