رابطه فلسفه و دین در مسیح شناسی بوئثیوس با تکیه بر رسائل کلامی و تسلای فلسفه
پژوهش حاضر به روش تحلیلی-توصیفی درصدد تبیین رابطه فلسفه و دین در مسیح شناسی بویثیوس است. بدین منظور در رسایل کلامی به عنوان نماینده دیدگاه های کلامی بویثیوس سه کار صورت می پذیرد: 1. تعیین و تبیین مسئله کلامی ای که بویثیوس در مسیح شناسی به دنبال پاسخ به آن بود. 2. تبیین مولفه هایی همچون: تبیین عقلانی «تثلیث» به کمک مقوله رابطه، تعریف دقیق «شخص» و «طبیعت» در مسئله «تثلیث»، نشان دادن ضعف عقلی و نقلی آرای اوتیکس و نسطوریوس و همین طور تاکید بر تمایز بین طبیعت و شخص که بویثیوس به واسطه آنها به حل مسئله می پردازد. 3. پاسخ نهایی بویثیوس به این مسئله کلامی. در تسلای فلسفه به عنوان نماینده فلسفه بویثیوس به دنبال واکاوی دو مسئله هستیم: 1.آیا این رساله چنانکه بعضی ادعا کرده اند فاقد هرگونه نشان و تعلیم مسیحی است؟ 2. آیا بویثیوس در این رساله به صراحت تعالیم مسیحی را زیر سوال می برد یا اینکه تنها آشکارا به مسیحیت اشاره نمی کند؟ بررسی این موارد مودی به این نتیجه شد که در رسایل کلامی، بویثیوس ایمان مسیحی را با تبیین عقلانی در توافق با عقل می دید؛ در تسلای فلسفه، نیازی به اشاره مستقیم به تعالیم مسیحی نمی دید؛ وی به دنبال نجات بخشی عقل است و این هیچ تعارضی با ایمان مسیحی او ندارد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.