نقش هیپنوتیزم در شکل گیری اعمال مجرمانه و بررسی ابعاد فقهی و حقوقی آن
هیپنوتیزم واقعیتی چندبعدی است که بعد روانشناختی بالینی آن یعنی هیپنوتراپی و هیپنوآنالیز بیشتر مورد توجه قرار گرفته است و بعد کنترل ذهن و سلب اراده سوژه، مورد غفلت و حتی انکار قرار گرفته است. ورود فقه و حقوق اسلامی در این حوزه و واکاوی ماهیت هیپنوتیزم و مطالعه اثر هیپنوتیزم در شکلگیری اعمال مجرمانه و نحوه کیفردهی اینگونه اعمال، یک نیاز ضروری است. بر این اساس، تحقیق حاضر با هدف تحلیل ابعاد فقهی حقوقی نقش هیپنوتیزم یا به عبارتی خلسه هیپنوتیک در ارتکاب اعمال مجرمانه و نحوه اعمال مجازات در اینگونه جرایم، به رشته تحریر در آمده است.
مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است که با روش کتابخانهای، با بهرهگیری از ابزار فیشبرداری به واکاوی ماهیت هیپنوتیزم و مطالعه اثر هیپنوتیزم در شکلگیری اعمال مجرمانه و نحوه کیفردهی اینگونه اعمال و نیز بررسی برخی از مصادیق مهم و مبتلا به جرایم هیپنوتیک مانند ربایش مال غیر، قتل دیگری و تجاوز جنسی از طریق هیپنوتیزم میپردازد.
یافتهها حاکی از آن است که درجات چهار و بالاتر خلسه هیپنوتیک که در آن تلقینات غیرواقعی امکانپذیر هستند، درصورتیکه کارکردی غیردرمانی (مجرمانه) داشته باشند، منطبق بر مولفههای سحر است. سه نوع مهم جرایم هیپنوتیک عبارتند از قتل هیپنوتیک، تجاوز جنسی هیپنوتیک و ربایش مال غیر از طریق هیپنوتیزم. در همه این موارد اگر سوژه، مسلوبالاراده باشد جرم به او مستند نمیشود و هیپنوتیزور مسیول بوده و مجازات میشود اما اگر سوژه با قصد ارتکاب جرم در حالت خلسه، خود را در اختیار هیپنوتیزور قرار دهد مسیولیت کیفری بر عهده او قرار گرفته و مشمول مجازات میگردد. چنانچه سوژه، مجنیعلیه یا قربانی جرم هیپنوتیک باشد هیپنوتیزور مباشر جرم محسوب میشود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.