جامعه شناسی مجازات
این مقاله به رابطه متقابل بین جرم،مجازات و جامعه می پردازد.اهداف پنجگانه مجازات، یعنی بازدارندگی،مقابله به مثل،بازپروری،ناتوان سازس و پرداخت دیه،خسارت و ضرر و زیان را مورد بررسی قرار می دهد و نظریه های جامعه شناختی مجازات که شامل مجازات و انسجام اجتماعی امیل دورکیم،مجازات و نظارت طبقه ای مارکسیسم،و مجازات ،قدرت و قاعده مندی میشل فوکو هستند را به بحث می گذارد. به نظر دورکیم جرم در جامعه به علت وجود اخلاق و همبستگی اجتماعی ضروری و اجتناب ناپذیر است و مجازات وسیله بسیار مهم تقویت کننده نظم اخلاقی و اجتماعی در جوامع کمتر پیچیده است.پیوند بین مجازات و اخلاق،عنصر کلیدی جامعه شناسی مجازات دورکیم است. رهیافت مارکیستی اولیه به اقتصاد به عنوان کانون اصلی قدرت در جامعه می نگرد. نهادهای قانون و مجازات منعکس کننده منافع گروه های اقتصادی مسلطند.قانون در جهت منافع برخی گروه ها بیش از سایرین کار می کند:یک قانون برای ثرونتمندان و یک قانون برای فقرا وجود دارد. میشل فوکو در کتاب«انضباط و تنبیه»مجازات نظامی از قدرت و قاعده مندی می بیند که بر جمعیت تحمیل شده است.او در این کتاب به تبیین ناپدید شدن مجازات به عنوان یک صحنه و منظره مضحک علنی خشونت و ظهور زندان به عنوان شکل عام مجازات مدرن می پردازد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.