سیاست پسااستعماری و زنان مسلمان در سینمای هالیوود؛ تحلیل روایت فیلم «در سرزمین خون و عسل»

این مقاله در پی آن است که با رویکرد تحلیل روایت، بازنمایی مسئله جنسیت و زن مسلمان را در سینمای هالیوود نشان دهد. از این رو با بهره گیری از رویکرد نظریه پسااستعماری در نقد گفتمان شرق شناسی در حوزه معنایی برساخت جنسیت زنان شرقی و مسلمان و همچنین فمینیسم لیبرال، به تحلیل روایت فیلم «در سرزمین خون و عسل» (آنجلینا جولی، 2011) می پردازد. این فیلم، یکی از مهمترین ساخته های سینمایی هالیوود است که روایت اصلی خود را به بازنمایی زن مسلمان اختصاص داده است. یافته های این پژوهش حاکی است که روایت این فیلم از کلیشه های شرق شناسانه جنسیتی پیروی می کند و به خوبی، تقابل دو رویکرد فمینیستی لیبرال و پسااستعماری را نشان می دهد. آنچنان که زن شرقی و مسلمان هم از طرف خواهر غربی و هم از طرف جامعه خویش مورد تحقیر قرار می گیرد. زن مسلمان در روایت این فیلم؛ هم ابژه کلیت شرق شناسانه سینمای آمریکایی است؛ هم کلیشه های جنسی و جنسیتی بر وی تحمیل می شود و هم در برابر نظام جهانی، متهم به خیانت می گردد و شایسته مرگ دانسته می شود. تحلیل روایت این فیلم می تواند چشم اندازهای جدیدی در فمنیسم پسااستعماری ایجاد کند.