«بررسی تطبیقی فطرت و معرفت فطری در ادیان الهی و فلسفه»
فطرت و معرفت فطری توحیدی همان فعل الهی است که در نهاد همه انسانها نهادینه شده و از مشترکات تعالیم تمام انبیاء و کتب آسمانی میباشد. در آثار برجای مانده از بزرگان فلسفه نه تنها به این معرفت اشاره نشده، بلکه شناخت خدا را به عنوان امری مجهول بیان کرده و در صدد استدلال برای اثبات وجود خدا بر آمدهاند. البته در حصول این امر موفق نبوده و اشکالات به استدلالات دو چندان فزونی یافته و برون رفت از اشکالات بیان شده بسیار دشوار است. این در حالی است که بزرگانی همواره شخصیتهایی همچون افلاطون، ارسطو و سقراط و دیگر بزرگان فلسفه را نه تنها از موحدان میدانند، بلکه آنها را از پیامبران و منجیان بشریت معرفی می کنند، در صورتی که بین انبیاء و فلاسفه تباین روشی وجود دارد. در این نوشتار سعی میشود تا روشن کند برخلاف ادعاهای مذکور، تباین بین روش انبیاء الهی و روش فلاسفه در شناخت خداوند وجود دارد.
معرفت فطری ، فلاسفه یونان ، عالم ذر ، میثاق ، فطرت ، ادیان ابراهیمی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.