نمود دستوری در فارسی بر پایه نظریه صرف توزیعی
نمود، نظامی دستوری است که با زمان در پیوند است و بر اساس آن، گوینده می تواند چگونگی توصیف ماهیت زمانی یک موقعیت را برگزیند. جایگاه ساختاری نمود و تعامل آن با فرافکن های نقش نمای دیگر بر پایه نظریه نحوبنیاد صرف توزیعی، موضوعی است که در این پژوهش به آن پرداخته می شود. با فرض اینکه گروه فعلی در زبان فارسی، دارای ساختاری سه لایه ای است و گروه ریشه، گروه فعلی کوچک و گروه جهت را در بر دارد، و با استناد به فرایندهای پسانحوی ادغام صرفی و هم جوشی که صرف توزیعی به آن قایل است، نشان خواهیم داد که فرافکن نمود بر فراز فرافکن جهت و ذیل فرافکن زمان قرار دارد. افزون بر این، همین فرایندهای پسانحوی نشان می دهند که فرافکن نمود ناقص نسبت به نمود کامل، رابطه نزدیک تری با فعل دارد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.