تحلیل انتقادی مدعای حیرت آفرینی زبان قرآن در آراء سروش و مجتهد شبستری
یکی از مهمترین ملاکهای اعتبارسنجی یک دیدگاه، بازخوانی مدعیات آن انگاره از حیث معیارپذیری منطقی است. مدعای حیرتآفرینی زبان قرآن که توسط برخی از نوگرایان طرح شده، مدعی است، دستیابی به معنای روشن و نهایی آموزهها و گزارههای قرآن بتمامه میسور آدمیان نیست؛ یعنی از یک سو بر مدعای معماگونگی و ابهامآلود ذاتی همه عبارات قرآن تاکید میشود و از دیگر سو زبان قرآن واجد معانی نامتعین خاتمهناپذیر قلمداد میگردد. این نوشتار میکوشد با کاربست ملاحظات دقیق عقلی و نقلی، اصل داعیه حیرتآفرینی زبان قرآن را بهگونه انتقادی تحلیل کند. نخست داعیه حیرتآفرینی زبان قرآن از حیث صحت و درستی منطقی ارزیابی میشود. سپس مجموع گزارههای ادعایی در باب حیرتآفرینی زبان قرآن از حیث انسجام منطقی بهطور جدی کاوش میگردد. روش پژوهش مقاله «اسنادی و تحلیلی» بوده و یافتههای تحقیق حاکی از آن است که مدعای حیرتآفرینی زبان قرآن از چند حیث معیارناپذیر و مخدوش است: از نظر صحت و درستی منطقی دچار مغالطههای توجیهناپذیر متعددی است؛ و از لحاظ انسجام و سازواری منطقی نیز مدعیات و گزارههای ادعایی ناهمگن و خودستیز بهنظر میرسد. بنابراین قرآن از زبانی فیصلهبخش سود میبرد؛ یعنی عامه انسانها به معنای روشن و نهایی متن دست مییابند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.