مطالعه تطبیقی آموزش خلاقیت در مدارس ابتدایی انگلیس و فنلاند : درس هایی برای ایران

تربیت افراد خلاق به یکی از اهداف  مدرن نظام های آموزشی پیشرفته مبدل شده است. در حالی که نیاز به تربیت خلاقیت برای زندگی در هزاره جدید هر روز بیش از پیش نمایان می گردد ، نظام های آموزشی جوامع پیشرفته می توانند درس های آموزنده ای برای دیگر کشورها داشته باشند. هدف پژوهش حاضر مطالعه تجربیات انگلیس و فنلاند در خصوص آموزش خلاقیت در مدارس ابتدایی برای ارایه رهنمودهایی به برنامه ریزان درسی ایران است. استراتژی انتخاب کشورهای مورد مطالعه در این تحقیق تطبیقی کیفی ، استراتژی " نظام های اجتماعی مشابه ، برون دادهای آموزشی مشابه " و سطح تحلیل ومشاهده کلان (کشور) بوده است. یافته های پژوهش نشان داد توجه به نقش و اهمیت خلاقیت کودکان در انگلیس  از قدمت بیشتری برخوردار است در حالی که فنلاندی ها در طی دو دهه اخیر به  این موضوع توجه کرده اند. هم چنین در حالی که اسناد ملی گوناگونی در طی شش دهه گذشته در این مورد در انگلیس منتشر شده است ، فنلاندی ها بیشتر اهل عمل  و انجام برنامه های خلاقیت بوده اند. دیگر یافته پژوهش نشان می دهد که نظام آموزش ابتدایی انگلیس متاثر از مولفه هایی همچون موضوع محوری ، معلم محوری و امتحان محوری می باشد که موفقیت چندانی در تربیت خلاقانه نداشته است در حالی که فنلاندی ها مدرسه محوری و کودک محوری را مبنای این آموزش ها  قرار داده اند. با توجه به یافته های پژوهش و واقعیت های اجتماعی ایران به نظر می رسد که برنامه ریزان درسی برای تربیت خلاقیت باید به تجارب فنلاندی ها بیشتر توجه کنند