بررسی ارتباط سطح سرمی اسیدفولیک با نتایج روش های غربالگری سه ماهه ی اول سندرم داون و کاریوتیپ جنین در مادران باردار پرخطر مراجعه کننده به مرکز آموزشی- درمانی الزهراء تبریز

هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین سطوح سرمی اسیدفولیک با نتایج روش های غربالگری سندرم داون سه ماهه اول و کاریوتایپ جنین در زنان باردار پرخطر بود.

 در این مطالعه مقطعی، سطح سرمی اسیدفولیک 232 زن باردار پرخطر با استفاده از روش الایزا و غربالگری سندرم داون به روش کاریوتایپ اندازه گیری شد. تجزیه وتحلیل آماری با استفاده از رگرسیون لجستیک چند متغیره با استفاده از آزمون استراتژی پس رو انجام شد.

در مطالعه ما، 97 درصد از شرکت کنندگان اسیدفولیک مصرف کردند، اندازه گیری سطح سرمی نشان داد، 9/6 درصد از شرکت کنندگان سطوح اسیدفولیک پایین و 6/5 درصد از غربالگری های مثبت سندرم داون دارای کاریوتایپ مثبت بودند. بر اساس نتایج آزمون رگرسیون لجستیک چند متغیره، مقدار ترانس لوسنسی گردن NT (Nuchal Translucency)، (OR=4.72; 95% CI: 4.01- 11.07; p˂0.001) و سن همسر (OR=1.23; 95% CI: 1.05- 1.43; p=0.009) پیش بینی کننده های کاریوتایپ سندرم داون جنین در مادران باردار پرخطر بودند.  بین سطوح سرمی اسیدفولیک و نتایج کاریوتیپ سندرم داون رابطه معنی داری وجود نداشت  (05/0 ˃p). 

نتایج این مطالعه نشان داد که سطح سرمی اسیدفولیک پیشگویی کننده نتایج غربالگری سه ماهه ی اول سندرم داون و کاریوتیپ جنین نیست.