مطالعه ای در تمایز ناسیونالیسم میرزاده ی عشقی با گفتمان غالب ناسیونالیستی زمانه اش
بر مبنای دیدگاه های برخی ار مهم ترین پژوهشگران و مورخان که به پژوهش در دوره ی تاریخی رضاشاهی پرداخته اند، همچون همایون کاتوزیان یا ماشاءالله آجودانی، رضاخان در دوران صدرالوزرایی و سپس پادشاهی اش، تمام تلاش خود را مصروف به گسترش نوعی ناسیونالیسم رمانتیک باستان گرای فاشیستی و شوونیستی در کشور می کند. شبه مدرنیسمی که رضاخان به دنبالش است، قرار است ایران را به وضعیتی شبیه به دوران پر از شکوه و افتخار باستانی بازگرداند. بنابراین قدرت گفتمانی در طلب این مقصود به کار گرفته می شود. میرزاده ی عشقی نیز، که در همین دوران نمایشنامه می نویسد، در نمایشنامه هایی چون رستاخیز شهریاران ایران و ایده آل دهگانی معتقد به نوعی ناسیونالیسم رمانتیک مبتنی بر بازگشت به شکوه و افتخار گذشته است اما عشقی ناسیونالیسم بسیار متفاوتی را نسبت به رضاخان و گفتمان غالب زمانه اش طلب می کند که همچون مقاومتی گفتمانی در برابر قدرت گفتمان مسلط ناسیونالیسم رضاشاهی قد علم می کند. این پژوهش بر اساس یک گزاره ی کلیدی که ناسیونالیسم عشقی رمانتیک است در پی پاسخ به این پرسش است که اولا ناسیونالیسم رمانتیک ویژه ی عشقی در نمایشنامه هایش چه ویژگی هایی دارد و ثانیا چگونه ناسیونالیسم رمانتیک ویژه ی عشقی همچون مقاومتی گفتمانی در مقابل قدرت گفتمان مسلط رضاشاهی قد علم می کند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.