واکاوی روایت شناختی رمان «ریام و کفی» از هدیه حسین (مطالعه موردی کانون شدگی و راوی)
روایت، توالی رویدادهایی است که به شکل غیرتصادفی و با پیوندی سببی و زمانی به هم اتصال یافته اند. هر روایت داستانی از عناصری ازجمله راوی و کانون شدگی تشکیل می شود. کانون شدگی که پیش ازاین در زاویه دید و راوی خلط می شد، به وسیله ژرار ژنت فرانسوی به عنوان عنصری مستقل در کنار عنصر راوی موردبررسی علمی قرار گرفت و این امر اقبال نویسندگان و پژوهشگران را در پی داشت. هدیه حسین (1956 میلادی- تاکنون) نویسنده معاصر عراقی است که محور و موضوع بسیاری از رمان های او، مسایل اجتماعی با رویکردی سیاسی است. او با استفاده از انواع راوی و کانون گری ها در رمان های خود، توانست حوادث مختلف اجتماعی عراق را در بسترهای زمانی متفاوت به عرضه نمایش بگذارد. «ریام و کفی» ازجمله رمان های اوست که در آن از انواع کانون شدگی و شیوه های مختلف روایتگری استفاده کرده و همین امر باعث شد تا مبنای این پژوهش قرار گیرد. جستار حاضر با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی سعی دارد تا بر اساس نظریه ژرار ژنت، راوی و کانون شدگی این رمان را موردبررسی قرار دهد. این بررسی نشان می دهد که در این رمان، غالبا به حوادث رمان از چشم انداز درونی راوی-کانون گر نگریسته شده و کمتر به دیگر کانون گرها مجال حضور داده می شود؛ ولی بااین حال نگرش شخصیت مادر، کانون توجه راوی_کانون گر است. نویسنده در این رمان از تنوع راوی بهره برده است؛ در واقع راوی یک نفر اما در عین حال نوع روایتگری ترکیبی از روایت اول شخص و سوم شخص است که به سه صورت روایت می شود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.