روایت دینی از ادبیات در تقابل با ماتریالیسم (با تکیه بر آرای مرتضی مطهری)
ماتریالیسم در معنای هگلی- مارکسی آن، از بدو مطرح شدن در ایران واکنشهای بیسابقهای بهویژه در میان روحانیت برانگیخت. مرتضی مطهری ازجمله نخستین افرادی بود که با درک اهمیت و حساسیت این مفهوم و تبعات ناشی از آن در فضای فکری جامعه، ضرورت مسلم توجه بدان را دریافت، بهنحویکه توانست در تقابل و جبههگیری در برابر آن، بخشی از جامعه و بهخصوص روحانیت را به اجماع نسبی برساند. اینکه در این کارزار، نقش و عملکرد میراث ادبیات فارسی به چه نحو و با چه کیفیتی بوده است، پرسش اصلی و مهم پژوهش حاضر است. برای رسیدن به پاسخ این پرسش، مجموعه آثار مرتضی مطهری را از این منظر خاص، موردتحلیل و بررسی محتوایی قرار دادهایم. نتایج حاصل از دریافت و تشریح این آثار نشان میدهد که ادبیات در کارزار الهیات و ماتریالیسم یا جهانبینی توحیدی و جهانبینی مادی، بهمثابهی ابزاری کارآمد و موثر، ایفای نقش کرده است. حافظ شیرازی، مولاناجلالالدین بلخی، حکیم خیام نیشابوری و سعدی شیرازی ازجمله برجستهترین چهرههای ادب فارسی و فرهنگ ایرانی هستند که در این نزاع تعیینکننده یعنی تقابل میان جهانبینی توحیدی و جهانبینی مادی فراخوانده شده و هریک نقش مشخصی را ایفا کردهاند. بر این اساس مطهری خوانشی غیرمادی را از شعر و اندیشهی حافظ ارایه داده و درحقیقت این خوانش عکسالعملی در برابر مفسران ماتریالیست با محوریت احمد شاملو بوده است. ازطرفی در آثار مطهری، شعر و اندیشهی مولانا و سعدی نیز درجهت بسط و تقویت ایدهی الهی یا جهانبینی توحیدی، بهمنظور تضعیف هرچه بیشتر گفتمانهای ماتریالیستی به کار رفته است. درنهایت مطهری خیام نیشابوری را در یک فرمول ماتریالیستی مینهد و از رهگذر شعر و اندیشهی او، تقابل با ماتریالیسم را دنبال میکند. حاصل جمع این آرا، بخشی از عملکرد ادبیات فارسی در مناسبات اجتماعی و سیاسی معاصر را نمایان میکند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.