ارائه مدل روابط ساختاری نگرش های ناکارآمد و هوش معنوی با اضطراب کرونا از راه میانجی گری سرسختی روان شناختی
پژوهش حاضر با هدف ارایه مدل روابط ساختاری نگرش های ناکارآمد و هوش معنوی با اضطراب کرونا از راه میانجی گری سرسختی روان شناختی صورت پذیرفت.
روش پژوهش، همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه ی این پژوهش شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی مرکز آموزش عالی پلدختر در سال تحصیلی 400-1399 بود. حجم نمونه آماری بر اساس قاعده سرانگشتی کلاین برابر 210 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری در دسترس و با پرسشنامه آنلاین انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش مقیاس اضطراب بیماری کرونا ویروس (CDAS)، مقیاس نگرش های ناکارآمد (DAS)، مقیاس خودارزیابی هوش معنوی (SISRI) و مقیاس سرسختی لانگ و گولت (LGHS) بود. تحلیل داده ها به روش آماری تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS-22 و AMOS-24 انجام شد.
یافته ها:
نتایج نشان داد که نگرش های ناکارآمد و سرسختی روان شناختی بر اضطراب کرونا اثرمستقیم دارند (01/0>p)؛ اما هوش معنوی اثرمستقیم بر اضطراب کرونا نداشت (05/0<p). همچنین، بر اساس یافته ها این پژوهش، مدل اصلاح شده از برازش مطلوبی برخوردار بود (03/0=RMSEA، 99/0=GFI، 97/0=AGFI، 99/0=CFI، 22/1=X2/df) و مسیرهای غیرمستقیم نگرش های ناکارآمد و هوش معنوی از راه نقش میانجی سرسختی روان شناختی بر اضطراب کرونا معنادار بودند (01/0>p).
نتیجه گیری:
نگرش های ناکارآمد هم به طور مستقیم و هم به واسطه سرسختی روان شناختی بر اضطراب کرونا موثر بود؛ اما هوش معنوی فقط با واسطه گری سرسختی روان شناختی باعث کاهش اضطراب کرونا می شد. به نظر می رسد توجه به مدل ارایه شده، در برنامه درمانی و مشاوره ای دانشجویان مفید خواهد بود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.