ارعاب زدایی و ارعاب زایی در کتاب «در خدمت و خیانت روشن فکران» جلال آل احمد
نظام سیاسی حاکم در دوران پهلوی دوم با سیاستهای فرهنگی، رویکردهای اقتصادی توسعهمحور و ایجاد فضای سرکوب و خفقان، گفتمان مطلوب خود از هویت ایرانی را که از مولفههای غربگرایی، مدرنیسم و باستانگرایی سرچشمه میگرفت، به تنها گفتمان غالب تبدیل کرده و دیگر گفتمانها و صداهای موازی را به حاشیه برده بود. ایده بازگشت به خویشتن در چنین فضایی در فضای فکری و حلقهروشن فکران مطرح شد و مورد اقبال قرار گرفت. در قاطبه پژوهشها، این ایده به مثابه پاسخی به پرسش از کیستی و تمنای هویتجویی جامعه ایرانی بررسی شده است. این مقاله، پرسش محوری خود را متوجه چگونگی نسبت میان «بازگشت به خویشتن» و ارعاب نظام سیاسی حاکم کرده و بر آن است که این ایده نزد «جلال آلاحمد»، تلاشی برای بدیلسازی در مقابل گفتمان هویتی و فکری مسلط نظام سیاسی بوده است. فرضیه مقاله حاضر، «بازگشت به خویشتن» را تلاشی برای ارعابزدایی از گفتمان مسلط نظام سیاسی حاکم میداند؛ هرچند درون این ایده، بذر ارعابزایی و تبدیل به تکصدایی و به حاشیه بردن بدیلها و صداهای دیگر نیز پرورانده شده است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.