بررسی رابطه کودک آزاری با باورهای دینی و عزت نفس ادران کودکان 6-3 سال شهر تهران
کودک آزاری پدیده ای است که در جوامع مختلف روی می دهد. عوامل مختلفی از جمله خانواده درپیدایش این مسیله دخالت دارند با توجه به نقش والدین در شیوع کودک آزاری و پیامدهای منفی آن، هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه کودک آزاری با باورهای دینی و عزت نفس مادران کودکان 3-6ساله بود.
روش پژوهش به صورت کمی، غیرآزمایشی و از نوع علی مقایسه ای میباشد. جامعه آماری شامل کودکان پیش از دبستان شهر تهران و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 225نفر (130دختر، 95پسر) ازکودکان در دامنه سنی 3-6ساله تعیین و بر اساس روش نمونه گیری خوشهای چند مرحله ای انجام شده است.در این مطالعه از پرسشنامه های عزت نفس کوپراسمیت،1967و باورهای دینی گلاک واستارک،1965وپرسشنامه کودک آزاری استفاده شد. داده ها با استفاده از رگرسیون چندگانه و با استفاده از نرم افزار spss23 تحلیل گردید.
یافته های این پژوهش نشان داد که کودک آزاری روانی با مولفه مناسکی همبستگی منفی و معناداری دارد و رابطه این مولفه از کودک آزاری با نمره کل باورهای دینی نیز منفی و معنادار است. همچنین نتایج تحلیل واریانس رگرسیون چندگانه نشان داد که کودک آزاری از روی عزت نفس قابل پیش بینی است.
با توجه به یافته های پژوهش حاضر، کودک آزاری با میزان عزت نفس قابل پیش بینی است. هرچه عزت نفس افزایش می یابد کودک آزاری کاهش می یابد. لذا با آموزش میتوان جهت پیشگیری از کودک آزاری عزت نفس را در مادران افزایش داد. تحکیم باورهای دینی نیز بعد مناسکی میتواند مانع آزار روانی کودکان شود
کودک آزاری ، مادران ، عزت نفس ، باورهای دینی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.