بن مایه های پیدایش عرفی گروی در تاریخ اندیشه غرب
عرفی گروی پدیده ای انسانی است و فرایند آن قدمتی بسان اندیشه بشر دارد که در دوره های مختلف تاریخی معانی متفاوتی به خود دیده است: در دوره یونان باستان و روم به معنای دنیا گرایی و انسان عرف گرا در ارتباط با شی و طبیعت، در قرون وسطی به معنای جدایی دیانت از سیاست و در دوره مدرن، خود بنیاد بودن انسان در مقابل خدا معنا پیدا کرده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که؛ اگرچه رویه ی کنار آمدن با پدیده عرفی گروی در بین ابنای بشر متفاوت و گاها اشتراکی بوده است، اما همیشه و در همه حال و تا اکنون این پدیده ی میمون و به بیانی نامیمون طرفدارانی برای خود داشته است، وهماره با نظرگاه انسان و در راستای تعاملات انسانی در حوزه ی نفسانیات، الهیات، طبیعیات، انسانیات و اجتماعیات معنا پیدا می کند. بدینگونه که هر انسانی در هر لحظه ای به خود، به خدا، به دیگری یا به شییی ای فکر می کند، در این وضعیت های پیش رو، اشکال مختلفی از عرفی گروی بروز پیدا می کند؛ گاهی خود، دیگری و دنیا در مقابل دین (خدا) ترک می شوند در این صورت، دین در مقابل دنیا قرار می گیرد و دیانت خود را از سیاست جدا می کند. لحظه ای از ارتباط انسان با جهان که مقام شخص، دیگری و شییی ارجحیت پیدا می کند و دنیا در مقابل دین و سیاست جدا از دیانت ملحوظ می گردد.
عرفی گروی ، بستر اندیشه ، فلسفه غرب ، عقلانیت
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.