اثربخشی درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی بر حساسیت اضطرابی و خودشناسی انسجامی در زنان مبتلا به سردردهای تنشی مراجعه کننده به بخش اعصاب و روان بیمارستان میلاد
سردرد تنشی نوعی سردرد شایع است که با درد دوطرفه غیرضرباندار، درد خفیف یا متوسط که بتواند مانع فعالیت های شخصی شود، مشخص میشود. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی بر حساسیت اضطرابی و خودشناسی انسجامی زنان مبتلا به سردرد تنشی انجام شد.
پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون -پس آزمون و گروه گواه با پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری، تمامی زنان مبتلا به سردرد تنشی مراجعه کننده به بخش اعصاب و روان بیمارستان میلاد تهران در سال 1398 بودند. با نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و در گروه های آزمایش و گواه قرار گرفتند و پرسشنامه های حساسیت اضطرابی و خودشناسی انسجامی را تکمیل کردند. در گروه آزمایش، درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی در 8 جلسه (هفته ای 1 جلسه 5/1 ساعته) اجرا گردید. پس از پایان درمان از گروه ها پس آزمون گرفته شد. داده ها با روش واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند.
میانگین نمره خودشناسی انسجامی و ابعاد آن در گروه آزمایش پس از انجام مداخله نسبت به گروه گواه به طور معنی داری بهبود یافت (005/0=p،). کیفیت زندگی بر کاهش حساسیت اضطرابی و ابعاد آن در آزمودنی های گروه مداخله بر خلاف گروه گواه سودمند بود (001/0=p). تاثیرات این برنامه بر متغیرهای وابسته در دوره پیگیری نیز تداوم داشت (001/0=p).
بر اساس نتایج پژوهش حاضر میتوان نتیجه گرفت که برنامه کیفیت زندگی با بهبود خودشناسی و مهار حساسیت اضطرابی در مبتلایان به سردرد تنشی همراه است. استفاده از این برنامه برای مبتلایان به سردرد پیشنهاد میشود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.