مطالعه گسست در پیکرنگاری درباری عصر قاجار براساس نظریه قدرت میشل فوکو
پیکرنگاری درباری از آخرین سبک های نگارگری ایرانی است که بیش و کم می توان آن را سبکی تلفیق شده از عناصر ایرانی و اروپایی دانست. این سبک با الهام از فرنگی سازی به وجود آمد، اما در عصر قاجار تحولات مهمی را از سر گذارند؛ از جمله این تحولات گرایش به نوعی ریالیسم در بازنمایی پیکره ها بود. این پژوهش در تلاش است که به دو پرسش در پیرامون این گرایش پاسخ دهد: پرسش اول آنکه گرایش ریالیستی در پیکرنگاری درباری در ارتباط با چه نوع گفتمان اجتماعی به وجود آمد و پرسش دیگر اینکه پیامد آن در فرهنگ بصری ایران چه بوده است. برای همین منظور، ابتدا ویژگی های اصلی پیکرنگاری درباری قبل و بعد از فتحعلی شاه شناسایی و چگونگی ایجاد این گرایش به عنوان گسستی مهم در بازنمایی پیکره ها شرح داده شد؛ سپس با تکیه به اندیشه های میشل فوکو پیرامون مفهوم تکنیک قدرت، ارتباط این گرایش با گفتمان اجتماعی آن عصر تحلیل و پیامد این گسست در فرهنگ بصری ایران بررسی شد. پس از تحلیل های انجام شده که به صورت کیفی و با روش تحقیق توصیفی تحلیلی بوده است، این نتیجه حاصل شد که گسست پیکرنگاری درباری در بازنمایی فرم بدن و درون گفتمان وقایع نگاری صورت گرفته و از تصویر همچون نوشتار برای ثبت چیزها بهره برداری شده است؛ پیامد آن اینکه به عنوان تکنیک قدرت ثبت علاوه بر بازتولید این گفتمان در حوزه هنر، منطق وقایع نگارانه و ریالیستی را جانشین زبان استعاری در فرهنگ بصری می کند و بدین ترتیب راه برای جذب تکنیک های عکاسی و نقاشی ریالیستی هموار می شود.
هنر قاجار ، نگارگری ، پیکرنگاری درباری ، میشل فوکو ، قدرت
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.